بحث:گندالف
از دانشنامه والیمار
ویچکینگ
در متن جایی دیدم که نوشتهبودید ویچکینگ. بهتره که ترجمهی فارسی اون نوشته بشه. از اونجایی که ترجمهی آقای علیزاده در این مورد به هیچ وجه خوب نیست، پیشنهاد میکنم جادوشاه نوشته بشه.---Azad.Sarv ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)
- جادوشاه هیچجا تا حالا شنیده نشده! و نمیشه از کلمهای که کسی نشنیده استفاده کرد!--Phobia ☻☺ ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۷ (UTC)
- در ضمن من فکر کنم جادو شاه یعنی شاه جادو! در حالی که ویچکینگ به این معنا نیست!!! به این معنی است که این شاه جادوگر است!-- Phobia ☻☺ ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)
- به هیچوجه اینجوری نیست. جادو در شاهنامه هر جا که بعنوان صفت بکار رفته، معنی ِ جادوگر میده. بطور مثال: «نشست از بر زین و ره برگرفت / خم ِ منزلِ جادو اندرگرفت» یا «بگوش ِ زن ِ جادو آمد سرود / همان نالهی رستم و زخم رود». پس جادوشاه یعنی شاهِ جادوگر. همونجور که ویچکینگ یعنی شاهِ جادوگر. پس جادوشاه عینن ترجمهی ویچکینگ هست. و از هر جهت مناسبتره. میشه یه صفحهی تغییر مسیر هم ساخت با اسم پادشاه جادو پیشه، و به جادوشاه، تغییر مسیر داد. همینطور ویچکینگ رو هم به جادوشاه تغییر مسیر داد. ---Azad.Sarv ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۵ (UTC)
- والا معنی جادو دیگه کاملن مشخصه. نمیدونم قراره چی پرسیده بشه از بقیه. اخوان هم چند جا از این کلمه استفاده میکنه. مثلن: «بلی، دزدان دریایی و قوم جادوان و خیل غوغایی». که در اینجا قوم جادوان یعنی، قوم جادوگر. ترجمهی علیزاده وحی ِ منزَل نیست. صد در صد اشتباه هم داره.---Azad.Sarv ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
خب وقتی همه جا به نام پادشاه جادوپیشه میشناسن چرا بیایم یه چیز دیگه معنی کنیم؟ توی بقیه مقالات هم جادوپیشه نوشته شده و نمیشه همه رو ویرایش کرد که. Kingali ۱۵ دسامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)