دوران دوم
خطا در ایجاد بندانگشتی: پرونده وجود ندارد تاریخ آردا |
سالهای والیان |
سالهای فانوسها |
سالهای درختها |
سالهای خورشید |
دوران فرزندان ایلوواتار |
دوران اول |
دوران دوم |
دوران سوم |
دوران چهارم و بعد از آن |
داگور داگورات |
سیر زمانی آردا |
شروع این دوران به ۵۸۴ سال بعد از بازگشت نولدور به سرزمین میانه بر می گردد. دوران دوم طولانی ترین دوران از دورانهای فرزندان ایلوواتار می باشد. این دوران پس از نابودی بلریاند در نبرد خشم آغاز شد. بنیانگذاری لیندون و بوجود آمدن جزیره نومهنور، دو فرمانروایی عمده الفها و انسانها درست در این دوران رخ داد.
قلمروهای الفی
لیندون سرزمینی متعلق به الفها بود که توسط گیل-گالاد، آخرین پادشاه بلندمرتبه نولدور در سرزمین میانه فرماندهی می شد. این سرزمین در باقیمانده های سرزمین بلریاند، بین کوهستان ارد لویین و دریای بزرگ قرار داشت. از بندرگاه خاسکتری آن کشتی های الفی هر روز به سمت غرب بادبان می کشیدند. ایمللادریس یا همان ریوندل توسط استاد الروند در میانه این دوران بنا نهاده شد.
در سالهای اولیه این دوران بسیاری از الفهای نولدور به سمت غرب ارد لویین مسافرت کردند و قلمرو ارهگیون را در نزدیکی کوهستان مه بنیان نهادند. این الفها که توسط کلهبریمبور فرزند کوروفین رهبری می شدند، تبدیل به دوستان نزدیک دورفهای خازاد-دوم شدند. با کمک یکدیگر توانستند مهارت های فراوانی را در آهنگری بدست بیاورند تا اینکه آوازه مهارت آنها به جایی رسید که هیچ کس توان رقابت با آن را نداشت. این شهرت توجه سائورون را به خود جلب کرد، و در نهایت توانست بسیاری از الفها فریب دهد که حلقههای قدرت را با کمک او بسازند. زمانیکه الفها دریافتند که او به کمک حلقه یگانه قصد فرمانروایی بر آنها را دارد، در برابرش مقاومت کردند و در نتیجه سائورون با آنان اعلام جنگ کرد. در این نبرد، ارهگیون نابود گشته و کلهبریمبور کشته شد.
قلمروهای انسانی
دوران دوم دوران نومهنور است، جزیره بزرگی که توسط نوادگان اداین در سالهای ابتدایی دوران ساخته شد. همانطور که سالها می گذشتند قدرت آنها فزونی می یافت تا آنجا که برتر از هر ملتی از انسانها شد. آنها به سمت شرق بادبان می کشیدند و سرزمین میانه را کاوش می کردند و شهرهای بزرگی را بنا می نهادند. در نهایت، قدرت و غرورشان به حدی رسید که قدرت والار را به چالش کشیدند و باعث نابودی خود شدند.
بسیاری از انسانهای سرزمین میانه در جوامع قبیله ای بدوی و یا تحت فرمان و سلطه سائورون زندگی می کردند. مردمانی که به سائورون خدمت می کردند او را مانند خدا مورد احترام قرار می دادند و به شدت از او هراس داشتند. در ابتدای دوران دوم، مردم دوناداین سعی کردند تا به آدمیان سرزمین میانه کمک کنند اما در نهایت در صدد سلطه و فرمان بر آنها بر آمدند.
سقوط نومهنور پایان دوران دوم نبود؛ عده ای از باقی ماندگان نومهنوری که توسط الندیل رهبری می شدند و از غرق شدن جزیره فرار کرده بودند، سرزمین هایی را در سرزمین میانه بنیان نهاده بودند: آرنور در شمال و گاندور در جنوب. درکنار گیل-گالاد توانستند اتحاد مستحکمی را شکل دهند، با نام آخرین اتحاد الفها و انسانها، و در مقابل سائورون صف آرایی کنند. در این زمان سائورون قدرت فوق العاده ای پیدا کرده بود. با کمک این اتحاد توانستند به برج تاریک سائورون یعنی باراد-دور حمله کنند. در این نبرد سائورون به دست ایسیلدور نابود گشت و دوران دوم نیز به پایان خود رسید.