تلری
خطا در ایجاد بندانگشتی: پرونده وجود ندارد | |
تلری | |
---|---|
قلمروها | آلکوالنده ، جزیره بالار ، اوسیریاند ، دوریات ، تال ایریسیا ، ادهلوند ، میتلوند ، لوتلورین ، میرکوود |
زبانها | سینداری ، تلری و ناندوری |
قد متوسط | بلندقامت |
رنگ پوست | سفید |
رنگ مو | تیره، نقرهای |
خصوصیات | به دریا و جنگل عشق می ورزیدند |
طول عمر | نامیرا |
اعضا | الوه ، اولوه ، کلهبورن ، کردان ، لنوه |
تلری (به زبان انگلیسی: Teleri ) سومین قوم از اقوام الف بودند که در سفر بزرگ شرکت کردند. آنها اجداد تلریهای والینور (که بعدها به فالماری معروف شدند) ، سیندار ، لایکوئندی و ناندور سرزمین میانه میباشند.
نلیار یا "سومین" ، بزرگترین طایفه در میان الفها میباشند. بر اساس افسانهها، تلری از انل، که سومین الفی بود که در کوئیوینن از خواب بیدار شد، و همسرش انلییه و ۷۲ تن از یاران او میباشند؛ اکثریت آواریها از این قوم میباشند. اما الوه اولین تلری بود که به والینور وارد میشد و پادشاه آنان شد.
در دورانهای باستان آنها خود را لیندار مینامیدند، به معنای "خوانندگان"، زیرا صدایی بسیار زیبا داشتند.
محتویات
تاریخچه
در زمان سفر بزرگ
زمانیکه والار تصمیم گرفتند تا کوئندیها را به آمان بیاورند، سه تن از آنان را به عنوان سفیر انتخاب کردند. اینگوه ، فینوه و الوه به آنجا سفر کردند و در بازگشت سعی کردند تا مردم خویش را متقاعد کنند که در سفر با آنان همراه شوند. بسیاری از آنها، خصوصاً قوم نلیار از آمدن امتناع کردند و از آن به بعد آواری یا "بیتمایلان" نامیده شدند.
قوم تلری که از سوی الوه و برادرش اولوه رهبری میشدند آخرین گروهی بودند که آنجا را ترک گفتند در واقع تنها قومی بودند که تمایل زیادی برای خروج از سرزمینهای وحشی سرزمین میانه نداشتند. پس از سالها مسافرت، تلریها نزدیک رودخانه بزرگ آندوین توقف کردند زیرا از هیتائگلیر یا کوهستان مهآلود به شدت ترسیده بودند. سپس گروهی از آنان که توسط لنوه رهبری میشدند به سمت جنوب رفته و سفر را ترک گفتند. آنها را ناندور مینامند. در نهایت دیگر تلریها از کوهستان مهآلوه گذر کرده و در شرق بلریاند نزدیک رودخانه گلیون سکنی گزیدند.
در آنجا بود که الوه عاشق ملیان مایار شد و از قوم تلری جدا افتاد، و در جنگل نانالموت برای مدت مدیدی در مقابل او ایستاد. برخی از تلریها به خصوص دوستان و اقوام نزدیک او مدتی طولانی را به جستجوی او پرداختند. زمانیکه وانیار و نولدور به سمت غرب حرکت کردند، این تلریها بودند که نزدیک گلیون زندگی می کردند و ندای اولمو را نشنیده بودند. زمانیکه فهیمدند دیگران مسافرت کرده اند، به سمت سواحل بلریاند رفته و نزدیک کوههای رودخانه سیریون منتظر اولمو ماندند. اوسه که از مایاها بود زمانیکه آنها منتظر بودند اتحاد آنها را حفظ کرد و یکی از دوستان آنان شد. زمانیکه دیدند الوه ناپدید شده است، اولوه را به عنوان پادشاه خود برگزیدند.
بعدها زمانیکه اولمو با جزیره شناور نزد آنان آمد اکثر آنها قبول کردند که به والینور بروند. باز هم افرادی بودند که دوست داشتند نزد اوسه بمانند و به والینور نروند. در اینجا بود که به آنها فالاتریم لقب دادند و کردان رهبر آنان شد. بعد از اینکه الوه پیدا شد، کردان او را به عنوان پادشاه بلریاند پذیرفت و دو قوم الوه و کردان را روی هم سیندار نامیدند. آنها همچنین خود را اگلات نیز می نامند.
بعد از سفر بزرگ
جزیره شناور توسط اولمو در نزدیکی خلیج الدامار ثابت شد و به تال ایریسیا یا "جزیره تنها" معروف گشت. تلریها برای مدتی طولانی در آن زندگی می کردند تا اینکه آنان تصمیم گرفتند که جزیره را ترگ بگویند و به آمان بروند تا دیگر الداهایی که در آنجا زندگی می کردند را ببینند. با کمک اوسه آنها کشتیهایی ساخته و با آنها به سواحل آمان وارد و در آن ساکن شدند. در آنجا اولوه آلکوالونده ، بزرگترین شهر تلریها، را بنا نهاد و مردمش با مردم تیریون و فینوه متحد گشتند.
بعدها، زمانیکه ملکور سیلماریلها را به سرقت برد، نولدوهایی که توسط فئانور رهبری می شدند از تلریها خواستند تا کشتی هایشان را به آنها بدهند. زمانیکه تلریها مخالفت کردند، نولدوها با زور کشتیها را اشغال کرده و اولین خویشاندکشی را صورت دادند. به همین دلیل، زمانیکه گروه والار در اواخر دوران اول برای نابودی و دستگیرکردن مورگوت رفتند، تعداد بسیار اندکی از تلریها به آنان پیوستند. گفته شده است که در نهایت تلریها نولدوها را به خاطر خویشاوندکشی مورد بخشش قرار دادند و دو قوم برای مدت های طولانی دوباره با صلح و صفا زندگی کردند.
جدایی تلریها
- فالماری : از سوی اولوه رهبری می شدند (درکنار اولوه و دیگر نوادگان مستقیمش) و تنها کالاکوئندی در میان قوم تلری می باشند. آنها در تال ایریسیا و در امتداد سواحل شرقی آمان زندگی می کردند.
- ناندور : تلریهایی که در نزدیکی رود آندوین سفر بزرگ را ترک گفتند و به سمت جنوب روان شدند. آنها لنوه را دنبال کردند.
- لایکوئندی : الفهای اوسیریاند را گویند که ناندوهایی بودند که توسط دنهتور رهبری می شدند.
- سیندار : تمام تلریهایی که در بلریاند باقی ماندند. سینداهای بلریاند خود را ادیل می نامیدند به معنای "الفها" که با الدار در زبان کوئنیایی مترادف است. الوه پادشاه آنان بود و بعدها به چند دسته تقسیم شدند:
- لاتریم ، آنهایی که در دوریات زندگی می کردند و تحت فرمانروانی مستقیم پادشاه تینگول بودند.
- فالاتریم : آنهایی که در فالاس زندگی می کردند و رهبر آنان کردان بود.
- میتریم، یا سینداهای شمال ، کسانی که در شمال بلریاند در هیتلوم ساکن بودند، به خصوص منطقه ای در دورتونیون یا نورست که بعد از آن به میتریم تغییر نام داد. کسانی که در آنجا زندگی می کردند پیش از پیدایش خورشید به طور مکرر مورد حمله و آزار و اذیت نیروهای مورگوت قرار می گرفتند. بخش اعظمی از قلمرو آنان بعدها توسط نولدوهایی که به آن منطقه آمده بودند اشغال شد.
زبان
تلریها در سفر بزرگ به زبان تلری معمول صحبت می کردند که از آن زبان سینداری ( و گویشهای دوریاترین ، فالاترین و سینداری شمالی ) و ناندوری و نیز زبان تلری آمان که بیشتر به کوئنیایی معروف است مشتق شد.
وجه تسمیه
تلری حالت جمع کلمه تلر است به معنای "آخر".
نامهای مترادف آن عبارتند از: نلیار ، لیندار و گلینیل
|
|
منابع
- «Teleri». مشارکتکنندگانِ دانشنامهٔ تخصصی تالکینگیتوی. بایگانی شده از نسخهٔ اصلی در تاریخ ۳ جولای ۲۰۱۰.